نقش رسانه در جهت دهی فرزندان و والدین
لذا در این باره رسانه از اهميت قابل توجهي برخوردار است. همان گونه که يکي از نويسندگان غربي در تحليل محتوايي فيلم ها گفته است:……..
«پدر احساساتي و مادرصفت و مادر شاغل، به صورت مضامين شناخته شده و رايج در فيلم هاي سينمايي و تلويزيوني در آمده اند؛ اگر مادري شاغل است؛به دليل عدم حمايت پدر و اگر مردي بچه داري مي کند؛ معمولا به سبب آن است که کودک مادر ندارد.»
>پيامي که ازمشاهده ي اين فيلم ها به بينندگان القا مي شود، عدم امکان همزيستي پدران و مادران و در نهايت شکل گيري روحيه ي بي عاطفه و اندکی لا اُبالی گری و بی قیدی در کودکاني است که در بزرگسالي عقايدي چون بی علاقه گی به مسائل از جمله مذهبی و دینی در ضمير پنهان آنان رشد کرده است.
بنابراين جايگزين مناسب، ديدن تصاويري از قبيل
نماز خواندن والدين
روزه گرفتن آن دو و همیاریشان در هم سفره گی و چیدمان افطاری
قرآن خواندن والدین در کنار هم
دستگيري از فقرا توسط ایشان در حضور فرزند
تحصيل زنان در مراکز ترويج علوم ديني
شرکت در مراسمهاي مذهبي و هیئات برپایی عزاداری به صورت خانوادگی و نه فردی…؛
اندک اندک کودک را به اين تصاوير عادت داده و او را به سمت تقليد سوق می دهد.
البته معمولاً تقليدهاي کودک از حدود دو سالگي اتفاق ميافتد.
به محض آن که متوجه تقليد کودک در اعمال مذهبي مي شويد، بايد او را تشويق کنيد و يا مقدمات و شرايط اين تقليدها را برايش فراهم آوريد(طبق همان حدیثی که قبلا خواندیم؛امام فرموده بودند: فرزندان خود را در نیکی ها معاضدت کنید)
با امعان نظر به اين که؛ ملزم بودن زنان به رعايت مسائل شرعي، روحيهي تقليدهاي مذهبي را در فرزندان بالا برده و به شکوفائي استعدادهاي ديني شان سرعت ويژهاي ميبخشد. بايد مراقب بود که عادت دادن کودک بايد کاملاً ظريف و با احتياط انجام شده و به مرحلهي وادار کردن او به انجام امور ديني منجر نشود.