اليصابات ، همسر زکريا علیه السلام، اسوه ي صالحات و خاشعات
در قرآن وصف او اين گونه آمده است که:
«فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ يَحْيي وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعينَ »[1]
پس دعاي او را اجابت كرديم و يحيي را به او بخشيديم و همسر او را برايش شايسته قرار داديم و همه پيامبران مذكور به نيكيها ميشتافتند و با اميد و بيم ما را ميخواندند و براي ما خاشع و فرمانبر بودند.
از اين آيه شريفه چنين استيفاد مي گردد که:
- 1. بيم و اميد نسبت به خداوند (خوف و رجا)، دو عنصر ارزشمند، حتّي براي پيامبران است. «رَغَباً وَ رَهَباً»
- 2. در هنگام دعا بايد خدا را با حالت خوف و رجا خواند. «يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً»
- 3. اولياي الهي، تنها در مقابل او سر تعظيم فرود ميآورند. «لَنا خاشِعِينَ» نه «خاشعين لنا»
- 4. سرعت در كار خير و دعا همراه با بيم و اميد، در استجابت دعا مؤثر است.«فَاسْتَجَبْنا لَهُ … كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا»
همچنين در آيه:« إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعِينَ"» از ظاهر سياق چنين بر ميآيد كه ضمير جمع به خاندان زكريا برگردد و گويا تعليلي است براي جمله مقدري كه از سابقه كلام فهميده ميشود و تقدير كلام نظير اين است كه فرموده باشد:
«اگر ما به ايشان انعام كرديم بدين جهت بوده كه آنها به سوي خيرات ميشتافتند.»
و كلمه” خشوع” به معناي تاثّر قلب از مشاهده عظمت و كبريا است.پس معناي آيه اين است كه: ما برايشان انعام كرديم چون كه آنها به سوي خيرات ميشتافتند و ما را به خاطر رغبت در رحمت و يا به خاطر ثواب، و رهبت از غضب و يا عقاب ميخواندند، و يا در حال رغبت و رهبت ميخواندند و دل هايشان در برابر ما خضوع داشت. [2]
1- انبیاء/90
2- قرائتی ،محسن،تفسير نور، ج7، ص 493