نقش بانوان عاشورایی در جنگ که فیلم آن در بخش قبلی پخش شد و بسیار جذاب و دیدنی است........
◄نقش رباب در نهضت حسینی
در واقعه کربلا تنها زنی که از همسران امام با ایشان همراه بودند، رباب است، او گام به گام سیدالشهداء حرکت می کرد.
این بانوی باوفا به همراه همسرش به کربلا رفت و پس از داغ های بسیاری که دید به اسارت به سوی کوفه و شام برده شد و از آنجا به همراه کاروان اسیران به مدینه بازگشت و در تنهایی یک سال بدون همسرش زندگی کرد.
◄نقش ام الکلثوم:
اهل كوفه به كودكانى كه در ميان محملها بودند خرما و نان و گردو ميدادند. ولى ام كلثوم بر آنان فرياد زد و فرمود: يا اهل الكوفة ان الصدقة علينا حرام يعنى اى اهل كوفه صدقه بر ما حرام است. بعدا آن بانو آن نان و خرماها را از دست و دهان كودكان ميگرفت و بروى زمين مي ريخت.
◄هانیه (مادر وهب)
وهب پسر عبدالله روز عاشورا همراه مادر و همسرش در میان لشکر امام بودند.
روز عاشورا مادرش به او گفت: به یاری فرزند رسول خدا قیام کن، وهب در پاسخ گفت “اطاعت می کنم “، سپس به سوی میدان حرکت کرد.
در میدان جنگ پس از آن که خود را معرفی نمود سخت جنگید، وعده ای را کشت به جانب مادر و همسرش برگشت.
مادرش گفت: من از تو راضی نمی شوم، مگر این که در پیش روی امام حسین (علیه السلام) کشته شوی.
همسر وهب گفت: مرا در مصیبت خود داغدار منما.
مادر وهب گفت: به سوی میدان حرکت کن و در پیش روی فرزند پیغمبر بجنگ تا شهید شوی تا فردای قیامت برای تو شفاعت نماید.
وهب به میدان کارزار برگشت و با تمام قدرت می جنگید تا این که دستهایش قطع شد. در این وقت همسرش عمود خیمه را گرفت و به سوی وهب شتافت در حالی که می گفت: پدر و مادرم فدای تو باد، تا می توانی در راه خاندان پیامبر بجنگ، وهب خواست که همسرش را به سراپرده زنان بازگرداند. همسرش دامن وهب را گرفت و گفت: من هرگز باز نمی گردم تا این که با تو کشته شوم .
امام حسین که این منظره را مشاهده کرد، به آن زن فرمود: خداوند جزای خیر به شما دهد و تو را رحمت کند، به سوی زنان برگرد.
زن برگشت سپس وهب به جنگ ادامه داد تا شهید شد. همسر وهب پس از شهادت او بی تاب به میدان دوید و خون های صورت وهب را پاک کرد و شمر به غلام خود دستور داد تا شهیدش نمود.
◄ قمر بنت عبید( همسر عبدالله بن عمیر کلبی)
وقتی او لشکریان ابن زیاد را در حال حرکت می بیند و به همسرش می گوید، این سپاه کجا می روند؟ شوهرش می گوید: می روند با حسین بجنگند، زن آرزوی قلبی خویش که شهادت در راه حسین است را بیان می کند، عبدالله نیز میل خویش را برای شهادت، بیان می کند و زن نه تنها مانع نمی شود بلکه خود نیز تشویق می شود و می گوید: مرا هم با خود ببر، در روز هشتم محرم وارد کربلا می شوند، عبدالله و همسرش در روز عاشورا به شهادت می رسند، ایشان تنها زنی است که در حادثه کربلا به شهادت رسیده است.
او به همسرش که در حال شهادت بود، می گوید: چه خوب جانبازی کردی که ناگاه دشمن سر او را با عمودی خرد می کند.
◄بحریه (مادر عمرو بن جناده)
عمرو بن جناده، کودکی یازده ساله بود که پدرش در حمله اولی به شهادت رسیده بود.
وی پس از شهادت یاران حسین(علیه السلام) و تنها ماندن آن حضرت بر اثر تشویق مادرش، خدمت حضرت رسید و اجازه مبارزه را طلب نمود؛ امام فرمودند: این کودکی است که پدرش پیش از این به شهادت رسیده و شاید مادرش راضی به خروج او نباشد. و در اثر وساطت مادرش از امام اجازه رفتن به میدان نبرد را گرفت.
آن کودک قهرمان در حالی که رجز می خواند به دشمن یورش برد.
مادر او با عمود خیمه به جنگ دشمن می رود و به فرمان امام بر می گردد و همین بانو است که بعد از شهادت فرزند که دشمن سر را به طرف خیمه پرتاب می کند سر را برداشته می بوسد و به سوی دشمن پرتاب می کند و یک نفر را به همین وسیله می کشد.
پس از آن عمودی را از خیمه برداشت و بردشمن تاخت. دو نفر را با عمود زد و به جهنم واصل کرد. امام حسین علیه السلام امر فرمود تا او را به خیمه گاه برگردانند و درباره او دعا كرد.
آنچه درباره این زنان گفته شد، قطره ای از اقیانوس تعهد و ایمان و فداکاری است ،آنان با تشویق همسران و فرزندان خود برای رفتن به سوی میدان جهاد نقش عمده و اساسی داشتند.
حال زنان امروز با الگوگیری از زنان عاشورایی، موظفند در اصلی ترین هسته اجتماع یعنی خانواده، بستری مناسب برای رشد و بالندگی همسر و فرزندان مومن و عفیف فراهم آورند.
کاری از گروه دین و فرهنگ باحجاب
منابع:
مقتل الحسین ، خوارزمی،1418
تاریخ زندگی امام حسین (علیه السلام)، 1354
انساب الاشراف، بلاذری ، 1417
طبری، تاریخ طبری،