حضرت مريم(سلام الله علیها)، اسوه ي عفت و صداقت
مريم عذراء-عليها السّلام- ، مادر حضرت مسیح علیه السلام، ديگر بانويي است كه در قرآن كريم براي مؤمنان به عنوان الگو ونمونه در ايمان، صداقت، پاكدامني و عبوديت معرفي شده است. «پدرش «عمران» از پيامبران الهي و از نسل حضرت سليمان بود»[1]؛ كه پيش از تولد مريم_عليها السّلام_ از دنيا رحلت نمود و مادرش »حنّه« زني مؤمن و پاكدامن بودكه داستان نذر و نياز و دعاي خالصانهاش در آيات 35 و 36 سوره آل عمران، که نشانگر ايمان و اعتقاد راستين او بود، بيان گرديد.
در ميان بانوان نمونه ، حضرت مريم تنها زني است که نام مبارکش در12 سوره و در 34 آيه[2] به صراحت ذکر شده است.قرآن کريم اين بنده ي پاک پروردگار را بهترين زنان جهان و اسوه ي پاکدامني مي شناسد ؛ شرح حال حضرت مريم -عليها السّلام- بيش تر در دو سوره ي آل عمران و سوره ي مريم جلب توجه مي کند که غالبا با شرح حال فرزندش حضرت عيسي علیه السلامهمراه است.
اگر چه «اصطفاء» از ماده «صفو» به معناي برگزيدن صاف و خالص هر چيز است[6]، اما همچنان كه يکي از مفسرين فرزانه فرموده، اصطفاء اول به معني تقبل عبادت خداي تعالي از سوي مريمعليها و اصطفاي دوم به معني تقدم و برتريآن جناب بر ساير زنان ميباشد. [7]
البته ناگفته نماند كه فضل و برتري مريم عذراء_عليها السّلام_ بر زنان دنيا با آنچه در حق سيده زنان عالم، فاطمهزهرا_عليها السّلام_ بيان شده، منافات ندارد؛ زيرا به فرموده رسول اكرم(صلی الله علیه و اله و سلم)، حضرت مريم سرور بانوان عالم در زمانخود بود، در حالي كه حضرت فاطمه_عليها السّلام_ سرور زنان جهان در همه زمانهاست: «اما مريم كانت سيدة نساءزمانها، اما فاطمة فهي سيدة نساء العالمين من الاولين و الاخرين.»[8]
حضرت مريم يکي از دو زنِ نمونه است که خداوند پس از نمونه دانستن همسر فرعون ، او را الگوي انسانهاي مؤمن مي شناساند : «وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتينَ» [9]«و همچنين مريم دختر عمران را مثل زده كه دامان خود را پاك نگاه داشت، و ما از روح خود در او دميديم، او كلمات پروردگار و كتابهايش را تصديق كرد، و از مطيعان فرمان خدا بود. »؛ چون مقام مريم -عليها السّلام- بالاتر از مقام زن فرعون بود ، از او جداگانه و در آيه ديگر ياد فرمود ؛ خلاف آن دو کافر ( زن لوط و نوح )که در يک آيه ذکر شدند.
اول: صديقه از شاخصه هاي فضائل وجودي حضرت مريم -عليها السّلام-
ويژگي هاي زيادي را داراست،امّا صفات برجسته ي او به شرح ذيل مي باشد:
صديقه به معناي بسيار راست گفتار است.قرآن کريم در اشاره بدين ويژگي مي فرمايد:
«مَا الْمَسيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كانا يَأْكُلانِ الطَّعامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآياتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّي يُؤْفَكُونَ »[10]
مسيح فرزند مريم فقط فرستاده (خدا) بود. پيش از وي نيز فرستادگان ديگري بودند مادرش نيز زن بسيار راستگويي بود، هر دو غذا ميخوردند (با اين حال چگونه دعوي الوهيت مسيح و عبادت مادرش مريم ميكنيد؟) بنگر چگونه نشانهها را براي آنها آشكار ميسازيم، سپس بنگر چگونه آنها از حق بازداشته ميشوند؟
در تفسيري درباره ي صديقه بودن حضرت مريم چنين آورده شده است:
«مادرش آيات خدا و منزلت فرزند خود و مطالبي را كه از وي ميشنيد، تصديق ميكرد. و مريم بكلمات خدا و كتابهاي آسماني تصديق كرد) برخي گويند: «وي را صديقه، ناميدهاند، زيرا بسيار راست ميگفت و از اين راه مقامي شايسته كسب كرده بود.»[11]
حضرت مريم بر اثر احصان ، صيانت ، عفت و دريافت روح غيبي به جايي رسيد که خدا درباره اش چنين تعبير کرد :« وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتينَ»
دوم: عابده از شاخصه هاي فضائل وجودي حضرت مريم
ايمان، اخلاص و عبوديت مريم_عليها السّلام_ به گونهاي بود كه در عنفوان جواني در محراب عبادت پر شور و حالخويش از طعام روحبخش بهشتي برخوردار گرديد و آن چنان اين شايستگي مريم_عليها السّلام_ در وجود مربي و كفيلالهياش، زكرياي نبيعليه السّلام تأثير گذاشت كه قلب آن پيامبر، سرشار از اميد گشت و در آرزوي داشتن فرزندي با تقوا و طهارت پيشه همچون مريمعليها السّلام در محضر ربوبي دست به دعا برداشته، در فصل پيري فرزندي پاكيزه وشايسته از خداوند درخواست نمود.[12]
قرآن کريم در اين باره مي فرمايد : هر گاه حضرت زکريا علیه السلام وارد محراب مي شد ، روزي خاصي را نزد آن بانو مي يافت :
«كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّي لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ » [13]
هر زمان ذكريا وارد محراب او ميشد، غذاي مخصوصي در آن جا ميديد، از او پرسيد: «اين را از كجا آوردهاي»؟! گفت: «اين از ناحيه خداست» خداوند هر كس را بخواهد بيحساب روزي ميدهد.
سوم: محدثه از شاخصه هاي فضائل وجودي حضرت مريم
«محدّثه به کسي مي گويند که سخنان فرشتگان را مي شنود و با آن ها سخن مي گويد. مريم -عليها السّلام- هم صحبت فرشتگان بوده است.
قبل از آن که عيسي متولد شود، فرشتگان از جانب خداوند مريم -عليها السّلام- را به تولد او مژده دادند ، چنانچه در قرآن مي خوانيم:
«إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسيحُ عيسَي ابْنُ مَرْيَم»[14]
(به ياد بياوريد) هنگامي را كه فرشتگان گفتند: اي مريم! خداوند تو را به كلمهاي (وجود با عظمتي) از طرف خودش بشارت ميدهد كه نامش «مسيح عيسي بن مريم» است
همچنين بر پايه آيات قرآن ، فرشتگان با مريم سخن مي گفتند و سخنان او را مي شنيدند و نيز مريم آنها را مي ديد و آنها هم در مرآي مريم قرار مي گرفتند . اينها تعبيراتي بلند درباره مريم -عليها السّلام- است .
باز در تبيين مقام والاي مريم -عليها السّلام- مي فرمايد :
يا مَرْيَمُ اقْنُتي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدي وَ ارْكَعي مَعَ الرَّاكِعينَ » [15]
اي مريم! (به شكرانه اين نعمت) براي پروردگار خود خضوع كن و سجده به جا بياور و با ركوع كنندگان ركوع نما. »
در نهايت قرآن كريم ،در آيهاي از مريم-عليها السّلام- و فرزندش عيسي به عنوان آيه و نشانه عظمت و قدرتپروردگار ياد ميكند، به دليل اين كه، آن صديقه با حفظ طهارت وپاكدامني، و ايمان و صداقت قلبي، بدون داشتن همسر، به نفخه روح الهي صاحب فرزندي شد كه از پيامبراناولواالعزم گرديد؛»[16] چنان كه ميفرمايد: «و جعلنا ابن مريم و امه آية»[17]
از مطالب پيش به خوبي بر مي آيد که نه مرد نمونه ، فقط نمونه مردان است و نه زن نمونه، فقط نمونه زنان بلکه انسانِ نمونه ، نمونه همه ي انسان هاست و اختصاصي به زن يا مرد ندارد .
نکاتي که از اين آيات شريفه استيفاد مي گردد به شرح ذيل است:
- فرشتگان، با غير انبيا نيز سخن مي گويند. «قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ»
- 2. زن ميتواند به مقام وليّة اللّهي برسد و خداوند براي او پيام بفرستد. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ»
- حضرت مريم، هم در كمالات برگزيده شد و هم بر ساير زنان برتري يافت. به همين جهت جمله «اصْطَفاكِ» دوباره تكرار شده است
- حضرت مريم معصوم بوده است. «طَهَّرَكِ»
- 5. حضرت مريم الگوي زنان است. «اصْطَفاكِ عَلي نِساءِ الْعالَمِين»
- 6. افراد برجسته بايد تواضع و عبادتشان بيشتر باشد. «يا مَرْيَمُ اقْنُتِي …»
- نماز، ركوع و سجود، بهترين راه شكر است.
- حضور زن در اجتماعات عبادي و اجتماعاتي كه مردان نيز حضور دارند سفارش شده است. «مَعَ الرَّاكِعِينَ» به شرط آنكه زنان، مريمگونه رفتار نمايند.
- منتخبين و برگزيدگان، بايد همراه تودهها و در متن جامعه باشند، نه جدا و منزوي از مردم. «ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ» [18]
چهارم: عفيفه از شاخصه هاي فضائل وجودي حضرت مريم
« عفت » يعني :«خودداري از آن چه حلال و زيبا نيست و در اصطلاح يعني خودداري نفس از محارم و از چيزهايي که انجام آن ها براي انسان نيکو و زيبا نيست.»[19]
قرآن کريم در مقام بيان قوه جاذبه و معرفي ملکه عفاف ، هم از مرد نمونه مي آورد ، هم از زن ، ليکن بايد ديد آيا مرد در اين صحنه عفيفانه تر تجلّي نموده ، يا زن در اين مقام ، بياني عفيفانه تر آورده است ؟
قرآن از يوسف صديق – سلام الله عليه – و حضرت مريم – سلام الله عليها – مزاياي ارزشي فراواني نقل مي کند ، اما يکي از وجوه مشترک زندگي آن دو ملکه ي عفاف است .
امّا حضرت مريم _عليها السّلام_از لحاظ ملکه ي عفاف بودن ، يا همسطح يوسف صديق است يا بالاتر از او ؛ چون قرآن از عفاف مريم _عليها السّلام _ با تعبير «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأي بُرْهانَ رَبِّه» [20] آن زن قصد يوسف را كرد، و او نيز اگر برهان پروردگارش را نميديد، قصد وي ميكرد،ياد نمي کند ؛ يعني سخن اين نيست که اگر مريم u دليل الهي را مشاهده نمي کرد ، مايل بود ؛ بلکه از مريم چنين حکايت مي کند :
« قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا »[21]
مريم گفت من از تو به خداي رحمان پناه ميبرم اگر پرهيزگار هستي.
« إن کنت تقيا » امر به معروف و نهي از منکر است و نظير تعبير ارشادي ذات اقدس الهي است که فراوان مي فرمايد : اگر مؤمنيد ، بر اساس ايمانتان عمل کنيد ؛ . آيا تعبيري که در مورد حضرت مريم به کار رفته است ، لطيف تر از تعبير الهي درباره يوسف نيست ؟
از آنچه گذشت ، روشن شد که زنان در مقام غضب و شهوت ( عفاف ) ، عهده دار ممتازترين نقش براي حفظ اديان ابراهيمي بودند و در بخش علم نيز در حدّ مردان ، مژده الهي را از فرشتگان دريافت مي دارند و پيام طهارت را از زبان آنان مي شنوند .[22]
پيامها:
- 1. افراد پاكدامن با احساس احتمال گناه به خود ميلرزند و به خدا پناه ميبرند.«قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ»
- 2. بهترين پناهگاه، رحمت الهي است. «أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ»
- 3. استعاذه و پناه بردن به خداي متعال، يكي از سفارشهاي خداوند به انبيا و سيرهي پيامبران و اولياي الهي است. «1» «أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ»
- به حريم افراد، نبايد سرزده وارد شد. «أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ»
- خلوت كردن زن با مرد اجنبي خطرناك است. «إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ»
- در نهي از منكر، از غيرت ديني افراد استفاده كنيد. «إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا»
- تقوا، راه پاكدامني و عامل بازدارنده از گناه است. «إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا»[23]
- انسان عفيف در عين حال که از گناه دوري مي جويد، طرف مقابلش را نيز به پرهيزکاري دعوت مي کند.[24] «إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا»
[1] - محمدی اشتهاردی ، محمد ،قصه های قرآن به قلم روان، ص423.
[2] - همان.
[3] - آل عمران / 37.
1- آل عمران / 42.
2- رفیعی پور، سید عباس،بانوان نمونه، صص283-280
3- ابن منظور،جمال الدين، لسان العرب، ج 14، ص462.5
4- طباطبائی ، سید محمد حسین، تفسیر المیزان ، ج 3، ص 204.
5- عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه ، تفسیر نور الثقلین،ج1،تهران: اسماعیلیان ، ص 36.
6- تحریم/12.
[10] - مائده/75
[11] - طبرسي،ابو علي الفضل بن حسن، مجمع البیان ،ج7،ص135
[12] - آل عمران / 38.
1- آل عمران / 38.
2- همان/45.
3- همان / 43 .
[16] - بهشتی، احمد، زنان نامدار،ج2،ص17
[17] - مؤمنون / 50
3- قرائتی ،محسن ،تفسیر نور ، ج 2 ، ص 60 و 59
[19] - ابن منظور،،جمال الدين، لسان العرب،ج9ص253.
1- یوسف / 24
2- مریم / 18
3- جوادی آملی، عبدالله،زن در آیینه جلال و جمال ، ص125و126 .
1- قرائتی،محسن، تفسیر نور، ج7، ص: 255
2- اشرفی، عباس، مقایسه قصص قرآن و عهدین، تهران: دستان،خ، صص328و 327