فاطمه زهرا –سلام الله عليها- اسوه ي كامل و جامع صفات حسنه
حضرت زهرا _عليهاالسّلام_ بدون شک در رأس تمام بانون اسلام قرار دارد. زيرا او تنها بانويي است که پدرش، شوهرش، دو فرزندش و خودش نيز معصوم بوده و محيط پرورش و زندگي زهرا محيط عصمت و طهارت بوده است .
مادر فاطمه زني بود به نام خديجه، دختر خويلد، که در يکي از خانواده هاي اصيل و شريف قريش به دنيا آمد و تربيت يافت و افراد خانواده اش همه دانشمند و فداکار و روحاني و حمايت کننده از خانه ي کعبه بودند.
فاطمه دوران کودکي خويش را در خانهي شخص اول اسلام يعني پيغمبر برگزيده اي که تحت تربيت مستقيم پروردگار جهان قرار داشت، طي کرد. دوران خانه داري و بچه داري را در خانهي دومين شخصيت ممتاز اسلام يعني علي بن ابيطالب علیه السلام گذراند. در اين دوران کوتاه دو پسر معصوم يعني حسن و حسين را تربيت کرد و دو دختر شجاع و فداکار، مانند زينب و امکلثوم، به جامعه تحويل داد. در چنين خانهاي به طور قطع ميتوان نتايج درخشان احکام و برنامه هاي اسلامي را آشکارا مشاهده نمود و بانوي شايسته و نمونهي اسلام را پيدا کرد. به يقين پيرامون سيماي حضرت فاطمه–سلام الله عليها-، بانوي اسوه بشريت، سخن گفتن، نياز به چندين رساله دارد و از حيطه ي رساله ي حاضر بيرون است و به حتم حق مطلب ، ادا نخواهد شد.از اين رو تنها نگاه مختصري به ابعاد وجودي ايشان با توجه به آيات قرآن ، خواهيم داشت؛ قبل از آن به بررسي آياتي که فاطمه، سبب نزول آن ها است مي پردازيم:
گفتار اول: آياتي در شأن فاطمه–سلام الله عليها-
آيات تطهير، اعطاء،ايثار و تجارت، آياتي اند که فاطمه–سلام الله عليها-، سبب نزول آن ها بوده است که در ذيل به طور جداگانه و مجمل، براي تبيين جايگاه والاي ايشان، به بررسي آن ها مي پردازيم:
1. آيه تطهير
« إِنَّما يُريدُ اللَّهُ چعَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً»
>« خدا چنين ميخواهد كه پليدي و گناه را از شما خاندان نبوّت دور كند و شما را از هر عيب پاك و منزّه سازد » .
«الرّجس» صفتي است از ماده رجاست، يعني پليدي، و قذارت، و پليدي و قذارت هياتي است در نفس آدمي، كه آدمي را وادار به اجتناب و نفرت مينمايد، و نيز هياتي است در ظاهر موجود پليد، كه باز آدمي از آن نفرت مينمايد اولي مانند پليدي رذائل، دومي مانند پليدي خوك، در قرآن ، كلمه كنايه از گناه است.
ابو سعيد خدري روايت كرده است كه پيغمبر فرمود:اين آيه درباره پنج نفر نازل شده است : درباره من و درباره علي و حسن و حسين و فاطمه عليهم السّلام. از امّ سلمه روايت شده است: كه حضرت فاطمه با طعامي پيش پيامبر آمد آن حضرت فرمود شوهر و دو فرزندت را هم دعوت كن، آنها آمدند و همه آن غذا را تناول كردند. سپس حضرت يك عباي خيبري را بر آنها انداخت و فرمود:
اينها اهل بيت و عترت من هستند. خدايا پليدي را از آنها دور كن و آنها را پاك و پاكيزه ساز.پس معناي آيه اين شد كه خداي سبحان مستمرا و دائما اراده دارد شما را به اين موهبت يعني موهبت عصمت اختصاص دهد به اين طريق كه اعتقاد باطل و اثر عمل زشت را از شما اهل بيت ببرد، و در جاي آن عصمتي بياورد كه حتي اثري از آن اعتقاد باطل و عمل زشت در دلهايتان باقي نگذارد.
2 . آيه اعطاء
خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد:« و لَسَوْفَ يُعْطيكَ رَبُّكَ فَتَرْضي » .
و بزودي پروردگارت آن قدر به تو عطا ميكند كه خشنود شوي.
در تفسيري شيعي چنين آمده است:« عن محمد بن أحمد بن الحكم، عن محمد بن يونس، عن حماد بن عيسي، عن الصادق جعفر بن محمد، عن أبيه (صلي الله عليهما)، عن جابر بن عبد الله، قال: دخل رسول الله b علي فاطمة -عليها السّلام- و هي تطحن بالرحي، و عليها كساء من أجلة الإبل، فلما نظر إليها بكي، و قال لها: «يا فاطمة تعجلي مرارة الدنيا لنعيم الآخرة غدا» فأنزل الله تعالي عليه: وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولي وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضي.»
از حضرت صادق علیه السلاماز پدر بزرگوارش از جابر بن عبد اللّه انصاري روايت كند: روزي رسول خدا b به خانه حضرت فاطمه عليها سلام اللّه رفت، ديد گليمي از پشم شتر پوشيده، به دست مبارك آرد خمير ميكند و فرزند خود را شير ميدهد. آب از چشم مبارك آن حضرت روان شد.فرمود: «بشتاب تلخي دنيا را به شيريني آخرت كه حق تعالي اين آيه بر من نازل گردانيده كه هر آينه زود است عطا فرمايد پروردگار به تو كه راضي شوي. »
بانوي دو جهان ، سيده زنان عالم، حضرت فاطمه درتنگي و سختي زندگي مي کرد .شيوه زندگي کردن اوست که سبب برتري وي بر همه زنان عالم است و تا قيامت براي همه اسوه و الگو قرار خواهد گرفت.با وجود سختي هاي فراوان ، اين اسطوره صبر و رضا ، لب به شکوه نگشود و اين رفتار فاطمه بود که سبب نزول آيه شد .
3. آيه ايثار
« وَ يُؤْثِرُونَ عَلي أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ »
« و آنها ، مهاجرين، را برخود مقدّم ميدارند (ايثار ميكنند) و اگر چه خود سخت به آن نيازمند باشند.»
خداوند سبحان توضيح داد كه ايثار ايشان از جهت بي نيازي و توانگري از مال نبود بلكه با وجود نياز و احتياج خودشان بود ،پس پاداش و ثوابشان نزد خدا بزرگتر و بيشتر مي باشد .
« وَ يُؤْثِرُونَ عَلي أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ” « ايثار» به معناي اختيار و انتخاب چيزي بر غير آن است.
«بروايت عبد اللَّه مسعود شبي در مسجد رسول خدا b بعد از نماز شام وخفتن مردي از ميان صفوف برخواست و گفت من مرد غريبي ميباشم و بر هيچ چيزي قدرت ندارم مرا طعامي دهيد، حضرت رسول b فرمود اي درويش ذكر غريب مكن كه دل مرا اندوهگين نمودي، پس از ذکر حديث فرمودند:« كيست كه مئونه اين مرد را كفايت كند تا در فردوس اعلا وي را جاي دهند؟» حضرت اميرالمومنین علیه السلام برخواست و دست مرد را گرفت و بخانه فاطمه زهرا برد و گفت:« اي دختر رسول اللَّه در باره اين ميهمان فكري كن .»فرمودند:« يا ابن عمّ، در منزل اندك طعامي هست اما حسن و حسين گرسنهاند و تو روزه ميباشي درحاليکه آن طعام بقدر يك نفر زيادتر نيست!» فرمود:« آن را حاضر كن.» فاطمه -¬عليها السّلام- طعام را حاضر نمود. حضرت امير طعام را نزد مهمان گذاشت و با خود فكر نمود اگر من با مهمان طعام بخورم مهمان سير نميشود، و اگر نخورم شايد او منفعل گردد، پس دست دراز كرد و چنان نمود كه چراغ را روشن ميكند و در اصلاح آن تأنّي ورزيد تا مهمان از غذا خوردن فارغ گرديد وقتي حضرت فاطمه چراغ آورد ديدند آن طعام همان طور كه بود هست. حضرت امير علیه السلام فرمود:« اي درويش چرا غذا نخوردي؟! گفت:« سير شدم » پس از آن حضرت امير علیه السلام و فاطمه و بچه ها و فضه و همسايه ها از آن طعام خوردند و سير شدند و هنوز آن طعام باقي بود؛ روز ديگر كه حضرت امير علیه السلام نزد حضرت رسول آمد و از وي سؤال نمود كه ديشب را چگونه گذرانيدي، گفت:« بخير و خوبي» و حضرت رسولb حكايت مهمان و غذا و چراغ را بيان فرمود. حضرت امير علیه السلام عرض ميكند:« يا رسول اللَّه b چه كسي بشما خبر داد؟ » فرمود :« جبرئيل نزد من آمد و مرا خبردار نمود و اين آيه وَ يُؤْثِرُونَ عَلي أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ را آورد ». آن فرمود در جهان چهار چيز غريب است: اول مسجدي كه ميان طائفهاي باشد كه در آنجا نماز نخوانند. دوم قرآني كه در خانهاي باشد و خوانده نشود.سوم عالمي كه در ميان جماعتي باشد و مردم دنبال او نروند و اخذ مسائل از وي ننمايند.چهارم اسيري از اهل اسلام كه در ميان كفّار باشد.
در پايان آيه خداوند بطور اطلاق ميفرمايد: « كساني كه خداوند آنها را از بخل و حرص نفس خويش باز داشته رستگارند.»
آنكه برداشت دل ز آز و هوي پس بود رستگار نزد خدا
آري رستگاري و سعادتمندي نصيب كسي ميگردد كه نفس خود را از كثافات نفساني كه بالاترين آنها بخل و حرص است برهاند ؛ بخل منحصر بمال نيست بلكه بر آنچه انسان دارا باشد صادق آيد، خواه مال باشد يا علم ، مقام باشد يا جاه به طور کلي آنچه را فضيلت ميشمارند بايستي بديگران انفاق نمايد و گرنه متصف بشح نفس ميگردد و بايد خود را از اين مرض نفساني و خود خواهي و حرص و بخل برهاند.
خلاصه بالاترين چيزي كه سبب بخل و حرص ميگردد محبت دنيا و نفس پرستي است زيرا كه محبت دنيا چشم دل انسان را كور ميگرداند و چنان وي را شيفته نفس خود ميكند كه هر چه هست از مال و كمال براي خود ميخواهد و براي خود ذخيره مينمايد، حتّي ممكن است بخل بجايي رسد كه علاوه بر اينكه آدم بخيل از مال و علم و مقام خود كسي را برخوردار نمي نمايد، مانع ديگران هم بشود .
4. آيه تجارت
«وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَة وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقينَ» ؛ « و چون در بين نماز از تجارت و لهوي با خبر ميشوند به سوي آن متفرق گشته تو را در حال خطبه درحاليکه سر پا ايستاده اي، رها ميكنند. بگو آنچه نزد خدا است، از لهو و تجارت بهتر است و خدا بهترين روزي دهندگان است » .
خلاصه آيه در مقام اين است كه گوش زد بشر نمايد كه گمان نكنيد بكوشش خودتان بدون خواست خدا توانيد جلب نفع بر خود يا دفع ضرر از خود بنمائيد بلكه اگر چشم دل خود را باز كنيد خواهيد فهميد كه آنچه خدا بخواهد از خير و بركت در اثر بندگي و اطاعت پديد ميگردد و روزي شما را وسيع ميگرداند و آن براي شما بهتر است از اينكه بخيال نفع يا لهو و لعب پيمبران او را رها كنيد و دنبال هوي و هوس خود رويد.
در روايات وارده از ائمه اهل بيت -¬عليهم السّلام- آمده است که :
كارواني از تجار وارد مدينه شد، و آن روز روز جمعه بود، و مردم در نماز جمعه شركت كرده بودند. رسول خدا b مشغول خطبه نماز بود. كاروانيان به منظور اعلام آمدن خود، طبل و دائره كوبيدند، مردم داخل مسجد، نماز و رسول خدا b را رها نموده، به طرف كاروانيان متفرق شدند. اين آيه شريفه بدين مناسبت نازل شد.
«قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ» در اين قسمت از آيه به رسول خدا b امر ميكند كه مردم را به خطايي كه مرتكب شدند متنبه كند، و بفهماند كه كارشان چقدر زشت بوده و مفهوم آيه اين است كه: به ايشان بگو آنچه نزد خدا است از لهو و تجارت بهتر است، براي اينكه ثواب خداي تعالي خير حقيقي و دائمي، و بدون انقطاع است، و اما آنچه در لهو و تجارت است اگر خير باشد خيري خيالي و غير دائمي و باطل است. و علاوه بر اين، چه بسا خشم خدا را در پي داشته باشد، هم چنان كه لهو هميشه خشم خداي تعالي را در پي دارد.
در مسجد به جز دوازده نفر كسي نماند. حضرت فرمود: اگر اين دوازده نفر هم ميرفتند خداي تعالي از آسمان سنگ بر آنان ميباريد، اينجا بود كه سوره جمعه بر آن حضرت نازل شد » .
ماندن اين بزرگان از جمله حضرت فاطمه در مسجد باعث شد که اهل مدينه از عذاب آتش و سنگ رهايي يابند و نجات پيدا کنند و ماندن اين بزرگان سبب نزول اين آيه شد.
5. آيه ذَا الْقُرْبي
« وَ آتِ ذَا الْقُرْبي حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيراً»
حق خويشان و مستمندان، و درماندگان را بده و هرگز اسرافكاري مكن.
وَ آتِ ذَا الْقُرْبي حَقَّهُ خداوند پس از سفارش نسبت به والدين، در اين آيه از ادا كردن حق خويشاوندان ديگر سخن ميگويد.
بعضي گفتهاند مراد از ذي القربي خويشاوندان پيامبر صلي اللَّه عليه و آله ميباشند. ابو سعيد حذري ميگويد: وقتي كه اين آيه نازل شد رسول خدا b فدك را به حضرت فاطمه عليها السّلام داد.
آيات ديگري نيز در شأن حضرت نازل شده اند که حاکي از شأن رفيع و با عظمت ايشان است اما با نظر به اين که با بررسي آن ها ممکن است از اصل مطلب دور شويم، از شرح و تفصيل آن خودداري مي کنيم .(آيه خمس: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبي وَالْيَتامي وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلي عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَي الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلي كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ )
6. آيه مودت:
« قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ » .
7. آيه مباهله:
« فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَي الْكاذِبينَ »
8. آيه صلوات:
« إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً » .
9. آيه اهل ذکر :
« فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ » .
10. آيه اطعام:
« وَ يطعِمُون الطَّعامَ عَلَي حُبِّهِ مِسکِيناً وَ يتِيماً و أسِيراً »
صفحات: 1· 2