آسيه، همسر فرعون ، اسوه ي مؤمنات
1- کمال آسيه
آسيه، دختر مزاحم ،_سلام الله_ در قرآن به عنوان الگوئي کامل در مقام ايمان معرفي شده است. ايمان و يکتاپرستي او چندان عميق بوده که جا داشت همراه اين کتاب جاويد در طول قرون و اعصار، براي هميشه زنده بماند. براستي که او نمونه کامل مؤمنات است.
در عظمت اين بانوي بزرگ همين بس که پيامبر اسلام علیه السلام درباره او ميفرمايد :
«کساني که از مردان به کمال رسيدهاند ، زيادند ، ولي از زنان عالم فقط چهار نفر به درجه ي کمال رسيدهاند : آسيه دختر مزاحم ، مريم دختر عمران ، خديجه دختر خويلد و فاطمه دختر محمد علیه السلام [1].»
اين زنِ با کمال ، آن چنان فکر باز و بينش روشن داشت که طبق روايات ، به اندازۀ يک چشم بهم زدن به وحي الهي کافر نشد.[2]
2- آسيه حافظ جان موسي علیه السلام،پيامبر خدا
در همان دوران کودکي موسيu ،او را از آب گرفت و بهتر از مادر ، از او پرستاري کرد ، و هرگز نگذاشت گزندي به موسيu برسد و تا آنجا که امکان داشت ، به موسيu کمک ميکرد .
حال به بررسي سيماي وي در قرآن مي پردازيم:…
فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما كانُوا خاطِئينَ [3] وَ قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لي وَ لَكَ لا تَقْتُلُوهُ عَسي أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ [4]
خاندان فرعون او را از آب گرفتند تا سرانجام دشمن و مايه اندوهشان شود، مسلما فرعون و هامان و لشكريانشان در اشتباه بودند. و (چون) همسر فرعون (احساس كرد كه آنان قصد كشتن كودك را دارند خطاب به فرعون) گفت: او را نكشيد (كه او) روشني چشم من و توست.شايد به ما سودي برساند يا او را به فرزندي بگيريم، ولي آنها نميفهميدند (كه چه كسي را در آغوش خويش ميپرورانند).
درس ها و عبرت هايي که از سخنان آسيه ، اسوه ي کياست دريافت مي شود به شرح زير مي باشد:
- زنان، در امور اجتماعي داراي نقشي مؤثّرند. «قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ» [5]
- زن فرعون، رأي فرعون را تغيير داد و شوكت، سلطنت و ثروت فرعون هيچ يك مانع او نشد.با طرح پيشنهادات صحيح و سريع، از القاي طرحهاي انحرافي جلوگيري كنيم. قبل از آنكه فرعون تصميم خود را ابراز كند، همسرش راه درست برخورد با مسئله را القا نمود.پس از اين آيه مي توان به نقش همسري مؤمن در زندگي پي برد.«قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَ لَكَ لا تَقْتُلُوهُ»
- در بيان پيشنهادات از كلمات عاطفي و دلنشين استفاده كنيم. «قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَ لَكَ»
- دلهاي همه به دست خداست. او ميتواند سختترين دلها همچون دل فرعون را نيز نرم سازد. «قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَ لَكَ»
- در برخورد با منكرات،همچون حضرت آسيه ابتدا از راه عاطفه وارد شويم و سپس به امر و نهي بپردازيم. «قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَ لَكَ لا تَقْتُلُوهُ»
- از نهي از منكر زباني، غفلت نورزيم كه بسيار كارساز است. «لا تَقْتُلُوهُ» (زن فرعون با گفتن «لا تَقْتُلُوهُ» از كشته شدن موسي جلوگيري كرد، چنان كه يكي از برادران يوسف با گفتن «لا تَقْتُلُوا يُوسُفَ» از كشته شدن يوسف جلوگيري كرد.)
- فوائد امر و نهي را بگوييم تا مردم آسانتر بپذيرند. «لا تَقْتُلُوهُ عَسي أَنْ يَنْفَعَنا»[6]
3- زهد آسيه
يکي از زناني که قهرمانانه در برابر حوادث سخت و تلخ ايستادگي کرد ، حضرت آسيه دختر مزاحم ، همسر فرعون است. او ، از زنان بنياسرائيل ، از بهترين زنان و از دختران انبيا است . [7] او تا آنجا که امکان داشت ، به موسيu کمک ميکرد ، و به فرعون و عقيده او ضربه وارد ميآورد ، تا هنگامي که حادثه ي دلخراش همسر و و بچههاي حزبيل-شهادت بي رحمانه آن ها به علت يکتاپرستي حزبيل - به پيش آمد، آسيه ديگر نتوانست مهر سکوت بر لب زند ، و فريادهايشان را در گلو خفه کند . در اين وقت مقابل فرعون ايستاد و با کمال قاطعيت گفت : « اي فرعون ! تا به کي در خواب غفلت فرو رفتهاي و بندگان حقيقي خدا را ميسوزاني ؟!» .[8]
زماني که فرعون فهميد كه وي به خداي يگانه ايمان آورده، او را به طرز فجيعانه اي به شهادت رساند.
خداوند در قرآن مجيد ، اين زن را به عنوان الگو و مَثَل افراد با ايمان ، ياد کرده و ميفرمايد :
«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّني مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّني مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ» [9]
« خداوند براي مؤمنان همسر فرعون را مثال و الگو آورد ، که گفت : پروردگار ! براي من خانهاي در بهشت بنا کن و مرا از فرعون و کارهايش نجات بده ، و مرا از قوم ستمگر رهايي بخش. »
آيه داراي نکات بسيار قابل توجه است که با بضاعتي ناچيز به پاره اي از آن ها مي پردازيم:
- 1. «در اين جا آسيه سه دعا دارد که نشانگر اعتلاي درجه ي معرفت ايشان است درحالي که در ضمن جملاتي کوتاه و مختصر ،مطالب بلند عرفاني را از خداوند مسألت مي نمايد.
1- قرار گرفتن در جوار رحمت و قرب حق.
2- نجات از شخص فرعون و عملش.
3- نجات يافتن از ستمکاران.»[10]
- 2. « در جمله«إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ»خداي سبحان تمامي آرزوهايي را كه يك بنده شايسته در مسير عبوديتش دارد خلاصه نموده، براي اينكه وقتي ايمان كسي كامل شد ظاهر و باطنش هماهنگ، و قلب و زبانش هماواز ميشود، چنين كسي نميگويد مگر آنچه را كه ميكند، و نميكند مگر آنچه را كه ميگويد، و در دل آرزويي را نميپروراند، و در زبان درخواست آن را نميكند، مگر همان چيزي را كه با عمل خود آن را ميجويد.
- 3. او خانهاي درخواست كرده كه هم نزد خدا باشد و هم در بهشت، و اين بدان جهت است كه بهشت دار قرب خدا و جوار رب العالمين است، هم چنان كه خود خداي تعالي فرموده:« أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» علاوه بر اين، حضور در نزد خداي تعالي و نزديكي او كرامتي است معنوي، و استقرار در بهشت كرامتي است صوري، پس جا دارد كه بنده خدا هر دو را از خدا بخواهد. «إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ»
- تقدم « عِنْدَكَ » بر « فِي الْجَنَّةِ » نشان گر اشرفيت قرب معنوي بر قرب صوري نزد آسيه است.
- 5. منظورش از قوم ظالمين همان قوم فرعون است و اين دعا در حقيقت بيزاري ديگري است از فرعونيان، و از خداي تعالي درخواست ميكند، او را از جامعهاي ستمكار نجات دهد، هم چنان كه جمله قبلي درخواست نجات از مجتمع خاص خانوادگي بود.» [11] «وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»
- اين زن با اين که همسر فرعون بود ، و در ميان زرق و برق و کاخ و تجمّلات زندگي ميکرد ، هرگز خود را نباخت ، در پنهان به موسيu و خداي موسيu ايمان آورد.
سخن آخر اين که او حقيقتاً اسوه ي نيکويي براي تمامي زنان بلکه تمامي رهپويان و حق جويان عالم است .او مظهر ايمان وزهد است؛ چراکه گنج هاي فراعنه و قصرهاي مجلل و با شکوه و جامه هاي زربافت و… نتوانست او را به خود مشغول دارد و از همه ي تعلقات دنيوي دست شست و هيچ يک از زرق و برق هاي خيره کننده دنيا نتوانست خللي در عزم و اراده او وارد کند. [12]
1- زمخشری، محمود، الكشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، بیروت، دار الكتاب العربی، ص 573
2- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار،ج 13 ، ص 161؛ شیخ صدوق،الخصال شیخ صدوق،ترجمه:سید احمد فهری زنجانی، تهران: علمیّه اسلامیه،ح 230،ص192.
3- قصص /8
4- همان / 9
5- قرائتی، محسن.تفسیر نور، ج9، صص 22 و 23
1- قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج9، ص25
2-قمی، شیخ عباس ،سفینه البحار ، ج 1،تهران:نشر دارالاسوه ، ص 92.
3- شمس الّدین ، مهدی ، بانوان نمونه، قم: دار الفکر، صص217-208
1- تحریم / 11
2- بهشتی، احمد، درس هایی از زندگی زنان نامدار،ج2، قم ، سازمان تبلیغات اسلامی،ص40
[11] - طباطبائي ، سيد محمد حسين، ترجمه الميزان، ج19 ،صص578 و 577
[12] - قاسمی، حمید محمد، تمثیلات قرآن و جلوه های تربیتی آن، ص179