إِنّٰا نَخٰافُ مِنْ رَبِّنٰا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً
آيا ايشان آن كسانى نيستند كه به خاطر دوستى خدا خوراكشان را به ديگران خورانيدند و هر يك از ايشان حاضر شدند براى خشنودى پروردگارشان به خود گرسنگى دهند و آن انسانهاى بزرگوار تلخى گرسنگى را بر خود هموار كردند و چشمان آن بزرگواران از گرسنگى به خواب نرفت و طعم شيرين سيرى را نچشيدند و به خاطر دلسوزى بر مستمند، يتيم و اسير، چشمشان را غرق اشك غم كردند و بارها رنج فقدان غذا را صبح و شام پذيرا شدند و گرسنگى در دلهاى اهل بهشت شعلۀ آتش بر افروخت! آنان ايمان راستين داشتند موقعى كه گفتند:
إِنّٰا نَخٰافُ مِنْ رَبِّنٰا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً، فَوَقٰاهُمُ اَللّٰهُ شَرَّ ذٰلِكَ اَلْيَوْمِ وَ لَقّٰاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً. ( انسان/ ١٠ و ١١ : ما از پروردگارمان خائفيم در آن روزى كه عبوس و شديد است، از اين رو خداوند آنها را از شرّ آن روز نگه مىدارد و از آنها استقبال مىكند در حالى كه شادمان و مسرورند.)
کسانی كه از احسان آنها برخوردار شده بودند از ايشان سپاسگزارى كردند ولى آنان در برابر گفتند:
إِنَّمٰا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اَللّٰهِ لاٰ نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزٰاءً وَ لاٰ شُكُوراً.
به محمّد بن حنفيّه-رضي اللّه عنه-گفتند: پدرت تو را سخاوتمندانه به ميدان جنگ مىفرستد ولى نسبت به حسن و حسين عليهما السّلام اجازۀ جنگ نمىدهد، فرمود: آنها دو چشم اويند و من دست او هستم، و انسان با دست، چشمان خود را حفظ مىكند. و در جاى ديگر هنگامى كه علت اين رفتار را پرسيدند، فرمود: من پسر اويم ولى حسن و حسين عليهما السّلام پسران رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هستند.
دلاورى و بخشندگى هر دو از يك [پستان]شير نوشيدهاند و در وقت ظهور به يكديگر وابستهاند، بنابراين توأم با يكديگرند و هر آدم بخشنده، دلير است و هر دليرى بخشنده است.
محجة البیضاء؛ج4،ص266-267